پسر و پدری داشتند در کوه قدم می زدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد٬به زمین افتاد و داد کشید:آ آ آ ی ی ی!!!!!
صدایی از دور دست آمد:آ آ آ ی ی ی!!!!!
پسرک با کنجکاوی فریاد زد:تو کی هستی؟؟؟
پاسخ شنید:تو کی هستی؟؟؟
پسرک خشمگین شد و فریاد زد:ترسو!!!
ادامه مطلب ...